دوباره ما آمدیم با مثال های کاربردی، عملیاتی و شیرین. نکاتی بود که نمی شد در این ایام مقدس یادآور آن نشد.
دوباره مثل همیشه با چند مثال شیرین شروع می کنیم:
- ۳ نظر
- ۱۸۴۴ نمایش
دوباره ما آمدیم با مثال های کاربردی، عملیاتی و شیرین. نکاتی بود که نمی شد در این ایام مقدس یادآور آن نشد.
دوباره مثل همیشه با چند مثال شیرین شروع می کنیم:
وقتی سرش را روی بالشت می گذاشت خیلی سریع به خواب می رفت. 23 سال سن داشت و در خانواده ای متوسط بزرگ شده بود. وقتی هم از خواب بلند می شد ابتدا چشمانش را باز می کرد و بعد از چند دقیقه چومباتمه می زد و می نشست. این دفعه که از خواب خوش عصر بیدار شده بود به یک باره توپ پلاستیکی داداش کوچکش محکم سرش را نوازش می دهد!
اگر بخواهیم از منظری دیگر به سبک زندگی ایرانی نگاه کنیم قانون و قانون مداری را می توانیم مثالی از انتقاد های جدی به خودمان بدانیم. قوانینی که برای رعایت حال عموم و درنتیجه آحاد مردم وضع می شود و هر یک از ما با رعایت آن می توانیم آرامش را به حیات خود و سایرین وارد کنیم.
ابتدا اشاره کنم به این نکته که بنده قصد جسارت به نوع مردم عزیزمان را ندارم و تنها می خواهم روش زندگی مان (یعنی خودم هم شامل می شوم) را به چالش بکشم. البته متذکر شوم که همیشه استثناهایی که شاید تعداد کمی هم نداشته باشند وجود دارد.