یک موقع یقین دارم که این جا آب هست،
یقین دارم خدا هست،
یقین دارم بهشت هست،
ولى این یقین در من اثرى نمى گذارد،
تنها یقین دارم.
.
اما یک موقع یقین که هیچ، حتى احتمال مى دهم اینجا آب باشد،
ولى تشنه هستم، عطش دارم.
آنچه حتى احتمالات را بر انسان تأثیرگذار مى کند،
درک افتقار و احتیاج است،
نیاز است،
اضطرار است.
.
آدمى به اندازه افتقار و اضطرارش،
به احتمالاتش ارزش می دهد و به دنبال آن حرکت مى کند.
حتى ده کیلومتر به دنبال آبى مى روم که احتمال مى دهم هست؛
یعنى یقین هم ندارم...
استاد علی صفایی حائری - پانوق بچه شیعه ها
- ۱۶۵۱ نمایش
فقط لایک