اجتماع

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صَابِرُوا وَ رَابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّه لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ

اجتماع

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صَابِرُوا وَ رَابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّه لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ

اجتماع

انسان در میان تمامى جانداران موجودى است که باید اجتماعى زندگى کند و این مطلب احتیاج به بحث زیاد ندارند چرا که فطرت تمامى افراد انسان چنین است یعنى فطرت تمام انسانها این معنا را درک مى کند و تا آنجا هم که تاریخ نشان داده هر جا بشر بوده،اجتماعى زندگى مى کرده است.
اجتماع انسانى مانند سایر خواص روحى انسان و آنچه که مربوط به او است از روز آغاز پیدایش به صورت کامل تکون نیافته تا کسى خیال کند که اجتماع نمو و تکامل نمى پذیرد نه در کمالات مادى و نه در کمالات معنوى بلکه اجتماعى شدن انسان هم مانند سایر امور روحى و ادراکیش دوش به دوش آنها تکامل پذیرفته هر چه کمالات مادى و معنویش بیشتر شده اجتماعش نیز سامان بیشترى به خود گرفته است.
هیچ شکى نیست در اینکه اسلام تنها دینى است که بنیان خود را بر اجتماع نهاده و این معنا را به صراحت اعلام کرده و در هیچ شاءنى از شؤ ون بشرى مساءله اجتماع را مهمل نگذاشته است.
* وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا *
وبلاگ گروهی اجتماع مشتاقانه منتظر نظرات و مقالات شما عزیران خواهد بود.

آخرین نظرات
  • ۶ مرداد ۹۴، ۰۱:۲۸ - محمد مهدی تهرانی
    خدا قوت


شرح حالش را از زبان عکاس آن بخوانیم: «حوالی ظهر بود، گرما بیداد می‌کرد، دشمن که از ارتفاعات قلاویزان تارانده شده بود، با تمام قوا سعی در باز پس‌گیری ارتفاعات داشت... رزمنده‌ها که تمام شب مشغول عملیات بودند در این ساعات کمی خسته به نظر می‌آمدند. تدارکات نرسیده بود و بچه‌ها، تشنه بودند

خسته و تشنه کیسه‌های شن را پر می‌کردند تا از گزند ترکش‌های توپ و خمپاره در امان باشند. سنگرها بدون سقف بود، چون نه فرصتی برای این کار بود و نه خبری از تدارکات
دوربینم را برداشتم و به قصد روحیه دادن به بچه‌ها و گرفتن عکس در مسیر خاکریز حرکت کردم... نمی‌دانم برای چند دقیقه چه شد که عراقی‌ها جهنمی به پا کردند و آن‌چنان آتشی روی ما ریختند که مدتی درازکش روی زمین ماندم و با اصابت هر خمپاره و توپی، بالا و پایین می‌شدم. کمی آرامش که ایجاد شد، بلند شدم تا اطرافم را ببینم...، از موج انفجارها کمی گیج بودم
دیدم بچه‌های زیادی به روی زمین افتاده‌اند. در همین زمان نگاهم به صورت نوجوانی افتاد که صورتش از برخورد خمپاره به نزدیکیش سیاه شده بود و ترکش‌های آن، تمامی صورتش را گرفته بود. بی‌اختیار دوربینم را بالا آوردم و عکسی از او گرفتم. در حال حرکت بود و برای این که به زمین نیفتد، از لبه‌های سنگرهای شنی کمک می‌گرفت.

جلو رفتم، صدای زمزمه‌اش را می‌شنیدم؛ به آرامی می‌گفت: "آقا اومدم. حسین جان اومدم.
وقتی به او رسیدم دیگر رمقی برایش باقی نمانده بود و به زمین افتاد. او را به آرامی بغل کردم. همچنان نجوا می‌کرد. با تمام وجود امدادگر را صدا زدم. صورتش را بوسیدم و به او گفتم: عزیزم! فدات بشم، چیزی نیست و ناامیدانه برگشتم و باز امدادگر را به یاری خواستم...
حالا اشک‌هایم با خون‌های زلال او در هم آمیخته شده بود. دیگر نجوا نمی‌کرد و به آسمان چشم دوخته بود. امدادگر آمد؛ اما لحظه‌ای بعد گفت: "کاری از دستم بر نمی‌یاد، شهید شده، برادر زحمت می‌کشی ببریش معراج شهدا...!"
آن‌قدر سبک بود که به راحتی در بغلم جای گرفت و از زمین بلندش کردم. امدادگر با دست، محل معراج شهدا را نشان داد. قبل از این که او را در کنار سایر شهدا بگذارم. صورتش را بارها و بارها بوییدم و بوسیدم، به خدا بوی عطر گل یاس می‌داد{ {سید مسعود شجاعی طباطبایی


برگرفته از

hamghadameravi.blog.ir

نظرات (۲)

با سلام

2 نامه خطاب به قوه قضائیه و رییس جمهور دکتر احمدی نژاد نوشته شده است. اولین نامه درخواست محاکمه فوری دروغ گویان فتنه 88 و دشمنان رای ملت است که متاسفانه در 4سال اخیر به دلایل نامعلوم از محاکمه گریخته اند و دومین نامه جهت تشکر از زحمات 8 ساله رییس جمهور محبوب، مردمی و زحمتکشمان دکتر احمدی نژاد می باشد. لطفا جهت امضاء نامه ها اقدام کنید و به دیگر دوستان نیز اطلاع دهید. باید عاملان فتنه 88 سریعا محاکمه شوند




به یادت داغ بر دل می نشانم

ز دیده خون به دامن می فشانم

چو نی گر نالم از سوز جدایی

نیستان رابه آتشمی کشانم

به یادت ای چراغ روشن من

زداغ دل بسوزد دامن من

ز بس در دل، گل یادت شکوفاست

گرفته بوی گل پیراهن من

همه شب خواب بینم، خواب دیدار

دلی دارم، دلی بی تاب دیدار

تو خورشیدی و من شبنم چه سازم

نه تاب دوری و نه تاب دیدار

سری داریم و سودای غم تو

پری داریم و پروای غم تو

غمت از هرچه شادی دلگشاتر

دلی داریم و دریای غم تو

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی