اجتماع

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صَابِرُوا وَ رَابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّه لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ

اجتماع

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صَابِرُوا وَ رَابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّه لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ

اجتماع

انسان در میان تمامى جانداران موجودى است که باید اجتماعى زندگى کند و این مطلب احتیاج به بحث زیاد ندارند چرا که فطرت تمامى افراد انسان چنین است یعنى فطرت تمام انسانها این معنا را درک مى کند و تا آنجا هم که تاریخ نشان داده هر جا بشر بوده،اجتماعى زندگى مى کرده است.
اجتماع انسانى مانند سایر خواص روحى انسان و آنچه که مربوط به او است از روز آغاز پیدایش به صورت کامل تکون نیافته تا کسى خیال کند که اجتماع نمو و تکامل نمى پذیرد نه در کمالات مادى و نه در کمالات معنوى بلکه اجتماعى شدن انسان هم مانند سایر امور روحى و ادراکیش دوش به دوش آنها تکامل پذیرفته هر چه کمالات مادى و معنویش بیشتر شده اجتماعش نیز سامان بیشترى به خود گرفته است.
هیچ شکى نیست در اینکه اسلام تنها دینى است که بنیان خود را بر اجتماع نهاده و این معنا را به صراحت اعلام کرده و در هیچ شاءنى از شؤ ون بشرى مساءله اجتماع را مهمل نگذاشته است.
* وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا *
وبلاگ گروهی اجتماع مشتاقانه منتظر نظرات و مقالات شما عزیران خواهد بود.

آخرین نظرات
  • ۶ مرداد ۹۴، ۰۱:۲۸ - محمد مهدی تهرانی
    خدا قوت

اجازه بدهید از شرح یک واقعه تاریخی مهم شروع کنم. می گویند هم اکنون اسامی اسپانیایی ها ژاک، ژان و ... است، ده نسل بالاتر آنها می رسد به احمد، محمود، ابوالقاسم؛ همه اجداد اینها مسلمانند. آیا میدانید اسلام قریب به 800 سال بر اسپانیا و بخشی از پرتغال کنونی در اروپا حکومت می کرده؟ شاید سؤالی ذهن شما را درگیر کند که علت تغییر مسلک آنان چه بوده است؟

شاید ماجرای منطقه اندلس برایتان آشنا باشد. هنوز مسجد های تاریخی با عظمتی آنجا وجود دارد. مکانی که مسیحیان برای نفوذ به آن دست به حیله ای شیطانی زدند. آنان با آزاد کردن دختران مسیحی به صورت نیمه عریان بین مردم - که قهرا از همان وقت بی حجاب بوده اند - و فروش بی حد و حصر مشروبات الکلی به همراه ایجاد تفرجگاه های فسق و فجور در آن مکان موفق شدند اراده و عزم جوانان مسلمان را بربایند.

آن دختران مأمور بودند روز به روز خودشان را لخت تر کنند تا به قولی با مینی ژوپ و در حد اعلا آرایش و طنازی به دلربایی بپردازند. تدریجا جوانان اسلامی به شراب و قمار و مجالس عیاشی و دختر بازی و دوست پسر دوست دختر عادت کردند. طولی نکشید که هر جوان مسلمان یک رفیق دختر مسیحی داشت.

روزی یکی از حاکمان مسلمان در قصر خودش بیرون و کناری نشسته بود و داشت خیابان و بازار را تماشا می کرد. یک دختر بسیار زیبای مسیحی با طنازی از آنجا عبور کرد. او مقداری تماشا کرد، آنچنان فریفته شد که بی اختیار، خودش از قصر بیرون دوید، دیگر مجالی به غلامها و کنیزها نداد که بروید او را بیاورید. خودش پرید و شخصا او را بغل زد و آورد داخل قصر. این واقعه گزارش شد به مرکزی که این توطئه را پیاده کرده بود. آنجا از شادی به رقص آمدند و گفتند ما فاتحیم.

پس از این کار فرصت را که جور دیدند هجوم آوردند و قتل عامی بزرگ از زن و مرد، بزرگ و کوچک و پیر و جوان انجام شد. گوستاو لوبون که خودش فرانسوی است می گوید چنین فاجعه ای دنیا به خودش ندیده است. هزاران نفر را به طرز فجیعی می کشند و بعد از آن، چنان خفقانی ایجاد می کنند که اگر کسی ادعای مسلمانی می کرد خانواده اش را قتل عام می کردند.

انشاءالله در بحث آزادی، در آینده حرفهای بسیاری داریم که با هم بزنیم ولی من قصد دارم تنها عبرتی از تاریخ را برای خودمان مرور کنیم. اینکه چرا اسلام به این قضیه که می رسد، به وضوح قوانینی محکم را وضع می کند. قوانینی که در آن دقیقا به دو موضوع مهم از جمله نگاه و پوشش توجهی اساسی شده است. البته هیچ یک را به جنس خاصی از انسان اختصاص نداده و بنا بر تفاوتهایی که در نوع افراد وجود دارد مقدار آن محدودیت ها را متفاوت در نظر گرفته است.

اگر پشت هر سلیقه و علاقه ای، نتوانیم منطقی را بگنجانیم و فرصت تفکر قبل از هر اقدامی را به خود ندهیم بی شک در مسیر زندگی عاقلانه خود، دچار شکست خواهیم شد. می شود که گاهی بین احکام دینی و دیدگاه خودمان تناقضی را مشاهده کنیم و با بی توجهی به این که هر امر دینی علاوه بر مصلحت های شخصی، آسیب های اجتماعی را نیز در نظر دارد از کنار آن بگذریم.

امید است با تفکر و تأملی بیشتر در زندگی، بتوانیم بر اجزاء آن تسلط یافته و شیرینی این حیات طیبه را به اطرافیان خود هدیه کنیم.

اندلس

نظرات (۲)

در تاریخ آمده است که:

در اندلوس با ترویج فحشا قلوب مسلمانان را تسخیر کردند به طوری که آن مسلمانانی که روزی به اندلوس حمله کردند و یک دستشان شمشیر و یک دستشان قرآن بود و با شجاعت تمام  اندلوس را فتح کردند بعد از آن و با حمله دشمنان، همان جوانان بودند که یک دستشان شراب بود و در آغوش دختران مسیحی ....

واین گونه بود که اندلوس سقوط کرد.

در ضمن مطلب را در وبلاگ بازتان دادیم(بااجازهتون).با تشکر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی